یک نفر نیست کـه غمهای مرا بشناسد دل عاشــق ، دل تنهـای مـرا بشناسد حجـم خاکستـری غربت تنهـایی مـن یک نفر نیست کـه دنیای مـرا بشناسد یک نفر نیست که از خاموشی چشمانم شب یلـــدای غــزلهـای مــرا بشناسد سفر عشـق به آبــادی خامــوش دلــم یک نفر نیست که رویای مـرا بشناسد یک نفر نیست که در نیمه شب دلتنگی غـم پنهـان ، غـم پیـدای مــرا بشناسد یک نفر نیست که از شعله سوزنده اشک طلب کند
آسمان را همه آبی خوانند ماهیان را همه قرمزدست هامان خالیست رنگ هامان پر رنگ مگر صورتی مایل به یشمی چه عیبی دارد؟ماهی برگردان، سوی چشمه، مگر چه رنگی دارد؟باز کنید پنجره ی دل ها رااین زمین خاکی نیستکه گفته گل رز آبی نیست؟
![]() |