می نویسم با قلم عشقم از
قطره های کوچک اشکم
واسه دل تنگم...کلمه های
آشفته ی ذهنم مانند قطره های
بارون نم نم بر روی دفتر
عشقم می لغزد....
ودر صفحه ی قلبم حک می
شود....
می خواهم با کلمه های قلبم
قایقی بسازم ودر ساحل
نگاهت رهایش کنم تا در شبی
اینچنین با یه فانوس نقره ای
بیای وبه قلبم روشنایی عشقت
را ببخشی ای مهربونم..
دوستت دارم تا همیشه ... تا ابد ... دوستت دارم تا جنون ... تا دیوانگی ... دوستت دارم تا گریه ... تا بهانه ... دوستت دارم تا خاطره .... تا مهربانی ... دوستت دارم تا نوازش ...
تا بوسه ... دوستت دارم تا انتظار .... تا تحمل ... دوستت
دارم تا زخم ... تا ضربه
... دوستت دارم تا شکستن ...
تا عذاب ... دوستت دارم تا امید .... تا خیال ... دوستت دارم تا دوباره .... تا دیدار ... دوستت دارم تا عشق ... که
برتر
و بدتر از آن نمی شناسم
... دوستت دارم
من تنهاترین فریاد در اوج
صدایم من عاشقانه ترین نگاه در کشتی وجود توام
من می خوام زنده بمانم تا
با تو باشم.
با تو بخوانم چرا که بی تو
میمیرم تمام شعر های من فریاد قلب من است.
هیچ لحظه ای به اندازه ی لحظه های با تو بودن شیرین نیست
اون لحظه ی شیرینی که شناختمت
لحظه ی دیدن تو
لحظه ی تموم شدن دوری تو
لحظه ی عاشقانه ی من
لحظه ی گرفتن دستهای پر مهر
تو
لحظه ی با تو بودن
در کنار تو بودن
قـلـــب عاشــــــقم...
لحظه ها ی خوش عاشقانه ات
را لحظه شماری میکند
پس عاشقانه فریاد میزنم بیا
که دوریت برای من عاشق
مثل دوری یه پرستوی
عاشقست........
به صداقت چشمانم قسم
عاشقانه می گویم
به پاکی قلبم قسم عاشقانه
می گویم
به طراوت باران قسم عاشقانه
می گویم
که عاشـــــــــقانـــــه
تا ابــــــــد دوستت دارم
دوســـتـت دارم
ستانم گرمی دستانت را می
خواهد پس دستانم را به تو میدهم
قلبم تپش قلبت را می خواهد پس قلبم را به تو میدهم
چشمانم نگاه زیبایت را می
خواهد پس نگاهم از آن توست
عشقم تمامی لحظات تو را می
خواهند وبرای با تو بودن دلتنگی میکنند
دل من همانند آسمان ابری از
دوری تو ابری است
درخشش چشمانم همانند خورشید
درخشان انتظار چشمانت را می کشند
پس بدان اگر پروانه سوختن
شمع را فراموش کند من هرگزفراموشت نخواهم کرد.
عاشـــــــقـــــــــانـــــــه
دوســــــتت خواهــــــــــم داشـــــــــــت
عشق